برای همه شما کلمه لات دارای معنی است ولی اگر از شما بخواهند آن را توضیح دهید چه خواهید گفت؟ مردی با سبیل کلفت، با کت شلوار سیاه و پیراهن یقه کفتری و دستمال ابریشمی و موهای فرفری؟ سینه های ستبر، خالکوبی های بزرگ؟ این ها بعضا ظواهر دنیای لاتی و لات ها ست اما دنیای لات ها برای ما جهان ناشناخته ای است، یا دست کم آنطور که ادعا می کنیم شناخته شده نیست.
لات بودن یک فرهنگ، یک نوع شیوه حیات یا یک جور سبک زندگی و به قول فرنگی لایف استایل است.
آنها مرام و مسلک خاص خود را دارند، جهان بینی خود را دارند. جهانی مردانه و اساطیری و طبقه بندی شده و قرن ها دور از دغدغه های امروز من و شما. در سال هایی این طبقه هویتی داشتند که می توان آن را در کنار تعریف سنتی محله ها قرار داد و برایش نقشی اجتماعی قائل شد؛ به هر ترتیب جای انکار نیست که این طبقه در زندگی اجتماعی موثر بوده اند و در مسیر خیر و گاهی هم شر قدم های اساسی برداشته اند. صرف نظر از اینکه در دوره های مختلف تاریخی چه بر سر این طبقه آمده، هنوز می توان ردپای بسیاری از آنان را در بسیاری از اتفاقات تاریخ معاصر جست و جو و شناسایی کرد.

قوانین زندگی لوطی‌ها
همانطور که گفته شد لوطی‌ها برای خود قوانینی داشتند که هرگز مکتوب نبود ولی به «رسم جوانمردی» همه با آن آشنا بودند.
«مستوفی» در مورد اخلاق لوطی ها گفته است: نان خوردن از دسترنج خود، احترام نسبت به بزرگتر، محبت و مهربانی با کوچکتر، دستگیری از ضعیف، کمک به مردمان درمانده و عفیف و پاکدامن، تعصب کشی از اهل کوچه و محله و بالاخره شهر و ولایت و کشور، فداکاری و رکی و بی پروایی و حق‌گویی و حمایت از حق، بی اعتنایی به رسم دنیا، عدم تحمل تعدی و بی حسابی، اخلاق خاص داشی ها بود.
آنها هرگز روی کسی که سید باشد دست بلند نمی کنند، روی زن ها و بچه ها دست بلند نمی کنند و داد نمی کشند چراکه این کار را همان ظلمی می دانند که در کربلا شد و چون امام حسین(ع) را مقابل فرزندانش شهید کردند، جلوی زن و بچه کسی با او درگیر نمی شوند.
اگر کسی آنها را به اسم ائمه(ع) قسم دهد، هرگز آن را رد نمی کنند و اگر قسم بخورند هرگز زیر آن نمی زنند. در ماه محرم و صفر و در هنگام عزاداری ها دست از منکر می شویند و خود را خجالت زده خدایشان می یابند.

تاریخ عیاری و جوانمردی در ایران
«هانری کربن» با بررسی تاریخ فتوت نامه های ایرانی به تاریخ بسیار طولانی لوطی گری در ایران اشاره می کند و می‌گوید: عیاران کسانی بودند که از طریق راهزنی و دزدی از افراد ثروتمند و به خطر انداختن جان خودشان نیازهای افراد نیازمند و فرودست جامعه را فراهم می آوردند.
از دلایل بوجود آمدن این قشر می توان به اختلاف طبقاتی بسیار شدید در آن دوران و تجمع ثروت در ترازوی تجار و حاکمان محلی و مالیات های کمرشکن اشاره کرد که مردم را روزبه روز فقیرتر و صاحبان قدرت را غنی تر می ساخت.

در این بین عیاران با دزدی سعی بر این داشتند که این اختلاف را از بین ببرند.   این شیوه شاید از نظر اخلاقی محکوم باشد ولی در بین مردم فرودست که اکثریت جامعه زمان خود را تشکیل می داد بسیار ستوده و بزرگمنشانه به شمار می رفت. البته این که مال های دزدی را برای خود نمی خواستند و چشم طمع به آنها نداشتند و نیتشان برآورده کردن نیازهای مردم تهی دست بوده حقیقتا ستودنی است ولی دزدی و راهزنی و خشونت های از این دست را نمی شود تایید کرد. به همین دلیل همیشه در تمام طول تاریخ لات بودن هم شماتت می شد هم تحسین. بُعد مثبت و منفی این قشر در هم تنیده شده.
علاوه بر این لوطی ها در گذشته از مردم در برابر دیگر زورگویان و گردن کلفت هایی که به ناموس و مال مردم دست درازی می کردند هم محافظت می کردند. حتی تا مدتی پس از حکومت قاجار، از طرف شهربانی ها حمایت می شدند تا مراقب  محله‌ها و کاروانسراها و باغ ها باشند ولی خرجشان را از کسبه و مردم می‌گرفتند یا به اصطلاح آنها را تلکه می کردند.

تر و خشک با هم می سوزد
در هر قشری هستند کسانی که مایه ننگ و آبروریزی آن گروه می شوند. رفتارهای توام با خشونت و بی اخلاقی و درگیری های خونین و هیبت ترسناکشان آنها را روز به روز از اصل عیاری دورتر ساخت. تا جایی که لات، به عنوان یک لفظ تحقیر و توهین به شمار رفت. چرا مثل لات ها می نشینی؟ چرا مثل لات ها حرف می زنی؟ و لات ها شدند سمبل تمام کارهای نفرت انگیز و خشن. این طرد اجتماعی همراه با افول ارزش های لوطی منشانه لات ها را حسابی از قافله تمدن و شهرنشینی عقب انداخت.
لات ها آموزش نمی دیدند. برای همین از علم هیچ بهره ای نبردند. آنها اهمیتی به پول نمی دادند برای همین از ثروت و سرمایه داری هم دور ماندند. روحیه شان آن قدر خشن و مردانه بود که هرگز طرف هیچ هنری نرفتند و کم کم با ارزشمند شدن پول و علم و هنر در جامعه آنها از ارزش افتادند و دیگر تار سبیلشان خریداری نداشت. دیگر مهم نبود که کی چقدر زور دارد و به اصطلاح دوره شان سر آمد. تلاش هایی برای بازپس گرفتن آن جایگاه آنها را به سمت لمپنیسم و جیره خواری کشاند و این اشتباه آخر وجهه لات ها را حسابی نزد مردم خدشه دار کرد و قانون که روزی به آنها پر و بال می داد تا محافظ ناموس مردم باشند حالا با آنها برخورد می کرد و عربده کشی، قمه زنی و هرچیزی که آنها را به چماقی برای حفظ امنیت تبدیل کرده بود از آنها سلب کرد.
مواد مخدر از دیگر دلایل انحلال این قشر از جامعه بود چراکه جیبشان را خالی و غرور و غیرتشان را به غارت برد. هرچند لوطی های بزرگ حتی سیگار نمی کشیدند چرا که آن را مایه خمیدگی و مضر می دانستند.

پهلوانان نمی‌میرند
البته این طرد شدن از طرف جامعه به آن معنا نیست که جوانمردی در ایران سر آمده. بلکه فقط از شکل سازمان یافته و معنادار لات ها و لوطی ها در آمده است. نمونه حضور همه اقشار با نهایت شجاعت و جوانمردی و از خودگذشتگی در کشور ما فراوان است. هر مرد ایرانی با توجه به فرهنگی که در آن رشد می کند مردانگی و جنم خودش را دارد. دیگر خبری از سبیل کلفت و یقه کفتری نیست ولی هنوزهم خیلی از مردها هستند که به این ارزش ها پایبندند. از نمونه های لوطی هایی مانند طیب تا پهلوانان و ورزشکاران ورزش های سنتی و حتی فراتر از آن، حضورپررنگ جوانمردان در جبهه‌های جنگ و دفاع تاپای جان از ناموس و میهن نشان می دهد که «گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز» و لوطی گری و جوانمردی، عیاری و ازخودگذشتگی همچنان در این مملکت هست و مردانی پیدا می شوند که معنابخش واژه مرد باشند.

استاد «اردشیر کشاورز» پژوهشگر تاریخی: واژه پهلوان برگرفته از منطقه ای از کشور به نام «پهله» است، پهله به معنای ایران مرکزی است. پهلوانان افرادی بودند که بیشتر به عنوان عیاران شناخته می شدند، این ها دارای صفات ممتاز و نیکو بودند و از جمله این صفات می توان از دستگیری از ضعفا و مسکین ها نام برد. سرشت این افراد به غیر از زورمندی و یل شدن در باب ورزش، پرورش صفات نیکو در وجودشان بود. اما واژه لوطی در پاره ای از نقاط ایران مفهوم درست و شایسته ای ندارد.
مثلا لوطی ها در تهران زورگیری می کردند و یا برخی از آنها به افراد فقیر کمک می کردند، اما لوطی بیشتر به کسی گفته می شد که با میمون و تنبک خود معرکه می گرفت که بیشتر به آنها «لوطی انتری» هم می گفتند. پس جایز نیست به پهلوانان، لوطی هم گفته شود، کاری که امروزه انجام می شود. ما در استان کرمانشاه لوطی نداشتیم، بلکه به جای این واژه از «کولی» استفاده می کردند.