افزایش بی سابقه هایپر مارکتها در نقاط مختلف شهر تبریز و از جمله فروشگاه های به اصطلاح نسل سوم در کنار ایجاد فضای رقابتی موجب رکود کار سوپرمارکتهای کوچک و گاه ورشکستگی آنان شده است.

فروشگاه های کوچکی که در گذشته به آنها بقالی گفته می شد و همه چیزهای مورد نیاز مصرفی خانوار را می شد به راحتی درآن پیدا کرد امروز درشهرهای بزرگ جای خود را هایپر مارکتها و گاه فروشگاه های نسل سومی می دهد که تنوع و کیفیت کالاها در آن قابل مقایسه با فروشگاه های کوچک نیست و خریداران با اطمینان و آسودگی بیشتری از این فروشگاه های بزرگ خرید می کنند.

فروشگاه های بزرگ به واسطه خرید انبوه کالا می توانند اجناس رابه قیمت ارزان تر و البته سریعتر تهیه کرده و ارزان تر از خرده فروشها نیز در اختیار مردم قرار دهند و در کنار سودهی مناسب برای خود ، خریداران خرد را نیز به نوعی در عملیات مالی خود سهیم کنند.

اما در کنار این مسئله افزایش هایپر مارکتها در بخشهایی از شهر تبریز این روزها به یک مسئله قابل توجه اجتماعی تبدیل شده و درحال حاضر در مناطقی مانند زعفرانیه، یاغچیان ، گلشهر و لاله تبریز چندین هایپر مارکت در فاصله چند قدمی هم آغاز به کار کرده اند که موجب مشکلاتی برای مغازه دارهای سنتی این مناطق نیز می شود.

افزایش بی سابقه هایپر مارکتها در نقاط مختلف شهر تبریز و از جمله هایپر مارکتها در کنار ایجاد فضای رقابتی موجب رکود کار سوپرمارکتهای کوچک و گاه ورشکستگی آنان شده است.

سوپرمارکتهای کوچک که قدرت رقابتی با فروشگاه های بزرگ را ندارند در جذب مشتری ناموفق بوده و نمی توانند همانند سابق فعالیت کنند و این در حالی است که در هریک از این مغازه ها دوتا سه نفر نیز مشغول به کار هستند و با تعطیلی این مغازه ها عملا بر تعداد جامعه بیکار افزوده می شود.

برخی از این فروشگاه ها با شعار تخفیف همیشگی فعالیت می کنند و گاه با خریدهای کلان از برخی تجار ورشکسته به قیمت پائین تر از بازار رونق موقتی و البته تاثیر گذاری برای خود رقم می زنند.

یکی از مسائل مهم دیگر از بین رفتن معاشرتهای خاص اجتماعی است که در مغازه های بقالی محلات از گذشته وجود داشت و در این معاشرتها مشتریانی بودند که مورد حمایت این مغازه دارها قرار می گرفتند و با دریافت اجناس به صورت نسیه و پرداخت در سررسید ماهانه یا هفتگی کمکی به عنوان امرا معاش پیدا می کردند و حال اینکه در فروشگاه های بزرگ و هایپر مارکتها عملا این نوع از حمایتهای اجتماعی از بین می رود.

نقش دیگر مغازه دارهای کوچک و خرد محلات سنتی فعالیتهای عام المنفعه آنان بود به نحوی که این مغازه دارهابه نوعی امین اموال مردم نیز محسوب می شدند و در کمک به نیازمندان محروم  و آبرومند نقش واسطه هایی امین را بازی می کردند.

مغازه دارهای چشم پاک قدیمی علاوه بر فعالیتهای تجاری و اقتصادی به عنوان نگهبانانی برای نوامیس اهل محله نیز محسوب می شدند و بسیاری از والدین از گزارشات خیر خواهانه این مغازه دارها در تربیت فرزندانشان بهره می جستند.

به هر روی گسترش فروشگاه های بزرگ و سوپرمارکتهایی با اجناس متنوع به خودی خود نقاط قوت بسیاری دارد و در یک حساب سرانگشتی فعالیت این واحدها به  لحاظ اقتصادی به نفع مردم می باشد اما در زمینه های اجتماعی این فروشگاه ها بافت سنتی را دچار تزلزل می کنند و برخی نابهنجاریهای اجتماعی و گاه اقتصادی دامنگیر محلات میشود.

سید مرتضی احمدپور