بخشنامه های دستوری کمر صنعت را می شکند

بزرگترین نقیصه ما صدور بخشنامه‌های متعدد و متنوع در سالهای گذشته بوده که باعث شده هیچکس تکلیف خود را نداند. من امیدوارم با سیستم جدید و مسئولانی که سر کار آمده‌اند، از یک برنامه نسبتا مدون و نسبتا پایداری در بخش صنعت برخوردار باشیم.

مسعود شابختی، عضو هیئت مدیره اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک  در گفتگویی بر ضرورت ساماندهی در زمینه حمایت از صنعت پوشاک و تولید در کشور تاکید کرد.

 

وی  با اشاره به تاثیر سیاستهای اقتصادی دولت در تولید پوشاک گفت: ثبات سیاستهای اقتصادی دولت در کار ما خیلی موثر است چراکه باعث می‌شود بتوانیم درست برنامه‌ریزی کنیم. خود قیمت ارز نیز در این زمینه موثر است. وقتی که در ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته قیمت ارز ثابت شد، بزرگترین ضربه را به واحدهای تولیدی وارد کرد. چراکه هزینه‌های تولید به شکل مداوم و واقعی افزایش پیدا می‌کرد ولی قیمت ارز به شکل تصنعی توسط بانک مرکزی و سیاستهای اقتصادی دولت ثابت نگه داشته شده بود. این نوعی یارانه دادن به تولیدکنندگان خارجی و گرفتن فرصت از تولیدکنندگان داخلی بود و در نتیجه کفه ترازو همواره به سمت تولیدکنندگان خارجی مثل چین و ترکیه سنگینی می‌کرد.
وی ادامه داد: موضوع نقدینگی و نرخ تسهیلات بانکی نیز در امر تولید بسیار تاثیرگذار هستند. اما مهمترین موضوع، سیاستهای اقتصادی کشور در مورد واحدهای تولیدی است. مدیران واحدهای تولیدی همواره تمایل دارند برنامه‌های درازمدتی برای کار خود تعریف کنند ولی الان با وضعیتی که پیش آمده هیچ کس قادر نیست برای دو سه ماه آینده خود برنامه بریزد چراکه جهت‌گیری‌ها نامشخص است، برنامه‌ها نامعلوم است و اکثر مدیران به شکل روزآمد کار می‌کنند. این مسئله نیز ضربه سنگینی به بخش تولید می‌زند.
وی با اشاره به میزان واردات مواد اولیه پوشاک از جمله پنبه اظهار داشت :  عمده مصرف ما نخ پنبه است. اگر استحصال پنبه در ۱۰-۱۵ سال پیش ۱۵۰ هزار تن بود الان طبق آمار رسمی ۳۰ هزار تن است، در حالی که نیاز بازار ۱۵۰ هزار تن است. طبیعتا در چنین شرایطی اولین چیزی که وارد می‌شود الیاف پنبه است که از کشورهای آسیای‌میانه تامین می‌گردد. سپس این الیاف تبدیل به نخ می‌شود. الان واحدهای خوبی برای تولید نخهای پنبه‌ای داریم که با کشورهای دیگر قابل رقابت هستند. ما برای محصولات خودمان به جای واردات از واحدهای داخلی استفاده می‌کنیم چراکه کیفیت بالاتری دارند هرچند قیمتشان مقداری از نمونه خارجی گران‌تر است. ضمن اینکه امر رنگرزی و بافت و دوخت نخ نیز در واحدهای خودمان انجام می‌شود ، نیاز وارداتی ما بیشتر مربوط به ماشین‌آلات و قطعات یدکی و کمتر در حوزه تامین مواد اولیه است. اگر در سالهای پیش ۷۰ یا ۱۰۰ درصد برخی مواد اولیه خود را وارد می‌کردیم الان به کمتر از ۴۰ درصد رسیده است.

وی شرایط نرخ ارز را در تولید موثر دانست و عنوان کرد: به نظر نمی‌رسد قیمت ارز از حالت طبیعی بیشتر افزایش پیدا کرده باشد و حتی می‌توان گفت تا حدودی به حالت عادی رسیده است چراکه همانطور که گفتم در ۱۵ سال قبل به شکل تصنعی ثابت باقی مانده بود. همه ما می‌دانیم پول ملی هر کشور بر اساس یک معادل ریاضی خاصی محاسبه می‌شود و بستگی کامل به تورم آن کشور و ارز پایه دارد. این معادله در ۱۵ سال گذشته در اقتصاد ایران رعایت نشد. هرسال ما بین ۱۰ تا ۱۵ درصد و حتی ۲۵ درصد تورم در کالاهای مصرفی داشتیم ولی در بخش ارز این تورم نهایتا به ۵ درصد می‌رسید و دولتمردان، سیاست‌گذاران یا مسئولان بانک مرکزی اجازه افزایش ارز را به شکل سالم و متناسب با دیگر کالاها نمی‌دادند. این یک فشار تصنعی روی ارز بود که وقتی اکنون برداشته شده، قیمت ارز به تدریج قیمت واقعی خود را پیدا می‌کند. بنده دخالت بانک مرکزی یا سیاست‌گذاران اقتصادی را در امر ثابت گذاشتن قیمت ارز یک سیاست اشتباه می‌دانم و معتقدم باید اجازه داد همانطورکه کالاهای دیگر از تورم تاثیر می‌پذیرند ارز هم تاثیر بپذیرد؛ به طوری که نه فشار بیش از حد به مصرف‌کننده وارد شود و نه به تولیدکننده.

وی در پاسخ به سوالی در مورد تثبیت شرایط اقتصادی گفت: همه موارد بستگی به سیاست‌گذاری مسئولان اقتصادی دارد. ما زمانی می‌توانیم آینده را خوب ببینیم که سیاست‌گذاری مسئولان از ثبات برخوردار باشد. بزرگترین نقیصه ما صدور بخشنامه‌های متعدد و متنوع در سالهای گذشته بوده که باعث شده هیچکس تکلیف خود را نداند. من امیدوارم با سیستم جدید و مسئولانی که سر کار آمده‌اند، از یک برنامه نسبتا مدون و نسبتا پایداری در بخش صنعت برخوردار باشیم.